روز تعطیل من

ساخت وبلاگ

بالاخره رفتم پیاده روی،.. بعد از ماهها ... قدم زدم و ترجیحم تنهایی بود .. نمی خواستم مجبور بشم حرف بشنوم ،یا حرف بزتم ...دلم می خواست من باشم و طبیعت...و خالق مون

برگشتی گوجه خریدم و دو تا نون سنگک کنجدی برشته ... به محص رسیدن گوحه رو پوست گزفتم و ورق ورق داخل ماهیتابه گذاشتم تا اماده بشه ، بعد روغن زینون ریختم داخلش،و فلفل فراوون و کمی نمک و قارچ ورق ورق تازه ..اخرش هم تخم مرغ ...

بعد برنچ رو شستم و سبزی،ترش،تره رو که روز قبل خریدم و پاک کرده بودم . زحمت خرد گردنش رو مادرم که مهمونم بود ، کشید و با اب غوره و سیر سرخ شده و کمی ارد برنج و...آماده میشه و خورشت راحتی،هست و البته با ماهی دودی و تربچه و ریتون عالی میشه..

بگذریم .غروب شد بچه ها رو از آپارتمان بردم چند ساعتی پیش،پدرشون و الان دارم می نویسم.....درس،زباتم موتده و بابد سعی کنم خودم رو اماده کنم... هرچند حسش نیست.. مهمانی...

ما را در سایت مهمانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : janshifteh بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 14:10