عشق شاید
عشق یکطرفه یا ناممکن، مثل
طوفان با خودش ویرانی میاره.البته حق من این
طوفان بود تا به ظلمی که در حقم میشه و سکوت می کنم اعتراض کنم .اما بعد از
طوفان ، آدم جدیدی می شی.هر چقدر هم محکم باشی دلتنگ می شی . دلتنگ اونی که با
طوفان آمد.دلتنگ کسی که قلبت رو مال خودش کرد و سخت تر از همه اینکه تو در قلبش جایی نداری یا اهمیتی براش نداری. عادلانه نیست. من دلم برابری می خواست. همانقدر که حالش برام مهمه، حال منم باشه، دلتنگ ، مشتاق ، اما نیست.انگار تو عاشق یه سلبریتی شده باشی و تو بمانی و ویرانه های دلت. عقل نهیب می زند وقت دل کندنه. جسمت رو دور می کنی ، قلبت همونجا مانده، و چشمت همه جا دنبالش می گرده. با جدال مغز و قلب چه باید کرد؟ مهمانی...
ما را در سایت مهمانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : janshifteh بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:03