منو بخواه اندازه ی من

ساخت وبلاگ

تماس گرفتند که بیام و امانتی رو بگیرم ، محل کار نبودم  وقتی وارد شدم ، دیدمت ... سعی کردم عادی باشم ، نمی دونم رفتارم عادیه ؟   بعد یهو آمدی،  داشتم با مدیرعامل صحبت می کردم ، سلام کردی ، با دم مسیحایی ... عادی بودم؟ تو قلبم طوفان بود ... موقع رفتن آمدم نزدیکت ایستادم می خواستم گرم بشم از گرمای حضورت ... دنیا با تو چه جای زیبایی ست..... دوستت دارم با تمام وجود ... هر بار که می بینمت به نسیم سپرده ام از جانب من تو رو ببوس و در آغوشت بگیره .... ای کاش خدا تو رو نصیب من کنه ... ایکاش تو قسمت من باشی ... ایکاش روزی تو هم اندازه ی من ابن با هم بودن را بخواهی .... آن روز قصه و ورق در روز ازل بر می گردد... و ما برای هم می شویم... میگن اگه دو نفر یه چیز رو بخوان ،تقدیر به همان سمت میره.... منو بخواه اندازه ی من ... 

مهمانی...
ما را در سایت مهمانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : janshifteh بازدید : 153 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:26